درمیان اشنایی باغمت بیگانه بودن ارزوست باگذشت لحظه هابادلبری جانانه بودن ارزوست
درمیان شعله شمع وجود مهرتو سوختن وجان دادن پروانه بودن ارزوست
چیدن ازگلهای رنگارنگ باغ عشق تو سرخوش وسرمست چون دیوانه بودن ارزوست
گردش چشم من اندرپیچ وخم های زلف تو رفتن وبوییدن وچون شانه بودن ارزوست
زندگی گرلطف دارددرعالم رویای خویش باخیال روی تو هم خانه بودن ارزوست
قطره های اشک توباسرخی رنگ لبت چون شراب ناب برلب پیمانه بودن ارزوست
خواب شیرین زیرانبوه نگاهت لذتی است سربرروی دامنت مستانه بودن ارزوست
نظرات شما عزیزان:
|